My vampire partner part : 18

به ضرر خودته، حالا بافت موهاتو باز کن تا موهات رها بشه
+ نمیخوام
وقتی دست مرد جلو آمد تا آنها را باز کند خودش آنها را باز کرد و گوشهایش را پوشاند تا نوک تیزشان را پنهان کند
جیمین نفس سختی کشید
_ بزار ببینمشون
در حالی که خودش موهایش را عقب برد، اما چیزی نگفت
اونا شبیه گوش الف ها هستن
پشت انگشتانش را روی نوک تیزشان کشید و اِما لرزيد
با نگاه دقیقش روی گوش هایش ، میدانست که متوجه واکنشش نشده
_ این یکی از ویژگیهای خون آشام های مادست؟
اِما هرگز یک خون آشام زن یا مرد اصیل ندیده بود پس شانه بالا انداخت
_ جالبه
موهایش را رها کرد و صورتش را با نگاه مرموزانه ای بررسی کرد
وقتی نگاهش پایان گرفت دستور داد
_ آبو ببند
سپس او را از آنجا بیرون برد و با گرفتن حوله ای او را کاملا خشک کرد
در حالی که با دستانش که بدور کمر او به اِما چسبیده بود حوله را بین ران هایش کشید
همانطور که همچنان به بررسی اش ادامه میداد انگار که میخواهد او را بخرد ، چشمانش گشادتر شد
کف دستش برآمدگی باسنش را لمس کرد و دستش از هر دو طرف پایین آمد و صدایی که تولید میکرد برای تایید و رضایتش بود؟
احتمالا متوجه حالت حیرت زده ی صورتش شد چون گفت : _ خوشت نمیاد که بدنتو کشف میکنم؟
+ البته که نه!
_ اجازه میدم تو همینکارو با من بکنی
دستان اِما را روی سینه ی خودش گذاشت و بسمت پایین کشید و با حالت چالش برانگیزی به او نگاه کرد
اِما گفت : + رد میکنم
دستش را عقب کشید
قبل از اینکه بتواند جیغ بکشد او را در آغوش گرفت از حمام بیرون رفت و تقریبا او را روی تخت پرت کرد
اِما چهار دستو پا از روی تخت پایین پرید و بسمت کمد لباس هایش رفت
در یک چشم برهم زدن جیمین پشت سرش بود و از بالای شانه اش به داخل نگاه میکرد و پایین بدنش را به او فشار میداد که آل*ت*ش دوباره روی باسنش سخت بود
جیمین لباس خواب قرمز توری انتخاب کرد و آن را بیرون کشید
_ قرمز منو یاد چیزی که هستی میندازه
+ من...خودم..میتونم...لباس...بپوشم
جیمین او را چرخاند تا با هم چشم در چشم شدند و با صدای مرگباری گفت : _ منو عصبانی نکن خون آشام نمیتونی تصور کنی که چند سال خشم درونم جمع شده و آماده ی انفجاره
نگاهش را از او گرفت و وقتی میز را دید که جای چنگالش روی آن مانده فکش شل شد
این مرد دیوانه بود
با درماندگی دستانش را بالا برد
خاله هایش چیزی به مرد نمیگفتند چون قبل از آن او را بخاطر کاری که با اِما کرده بود میکشتند
اِما ترسیده دستانش را بالا نگه داشت
از خودش بیزار بود
اِمای بزدل
وقتی جیمین لباس را به او پوشاند
با گستاخی نوک سینه هایش را که هنوز خواهان لمس او بود و از روی لباس سختی اش نمایان بود لمس کرد

های گایز اینم از پارت هدیه لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
دیدگاه ها (۱۱)

My vampire partner part : 19

My vampire partner part : 20

My vampire partner part : 17

My vampire partner part : 16

ادامه پارت قبل به آرامی پلک زد و گفت : من به شوهرم اعتماد دا...

﴿ برده ﴾۴۳ part مرد توی آغوش دختر ،خزید مثل بچه ای که بعد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط